ابزارهای سنجش عملکرد محتوا

ROI مخفف Rrtuen Of Investment می باشد. کلمه ای که بیشتر برای سرمایه گذاری برای حسابدار ها، فاندرها و افراد مالی مورد استفاده قرار می گیرد. معنی دقیق این کلمه درصد یا نرخ بازگشت سرمایه است و معمولا با درصد تعریف می شود. به طور مثال وقتی می گویند ۲۷ درصد به این معنی است که سرمایه شما در طول دوره زمانی که مشخص می شود که معمولا سال و یا سال مالی یا دوره مالی می باشد. می گویند ROI این پروژه 40 در صد می باشد به این معنی است که در آن دوره مالی تعریف شده اگر یک میلیون تومان بگذارید، یک میلیون و چهارصد هزار تومان بازگشت خواهد داشت. این هشتک برای ابزار های سنجش عملکرد محتوا مناسب نیست.

تعریف انگلیسی آن برابر عبارت زیر است:

(KEY PERFORMANCE INDICATOR)

KPI MEASURABLE VALUE THAT DEMONSTRATES HOW EFFEVTIVLY A COMPONY IS ACHIEVING KEY BUSINESS OBJECTIVES.

این عبارت به معنی یک عدد قابل سنجه و قابل اندازه گیری دقیق که نشان دهنده این است که شرکت به اهداف شرکتی خود به چه میزان می رسد.

سنجش محتوای خوب وب سایت

این ماجرا پیچیده است و به این سادگی نیست و از بین Index ها و Indicator های مختلف باید بدانید که Indicator شما کدام است. مثلا برای یک سایت می توانید تعداد بازدید روزانه، تعداد عضو، درصد تقسیم تعداد عضویت به تعداد بازدید، میزان درآمد زایی، نرخ رشد تعداد سفارش ها در فروشگاه، سبد خرید  این ها همگی به عنوان Indicator به شمار می آیند. در این میان این که کدام یک از این ها  Performance Indicator می باشد و یا حتی شاید مجموعه ای از این ها که فرمولی از ترکیب اینهاست، با هم متفاوت می باشند و تفاوت این ها را به نظر می رسد که باید مد نظر قرار داد. بنابراین ما درباره KPI صحبت نمی کنیم، بلکه موضوع صحبت ما روی INDEX ها و INDICATOR ها می باشد.

زمانی که ما می خواهیم محتوایمان را بسنجیم در ابتدا باید بدانیم سنجه چیست و بعد سراغ ابزار هایش برویم.

سنجه چیست؟

مثلا اگر یک محتوایی را در تلگرام می گذاریم یکی از سنجه های آن SEEN  می باشد. یکی دیگر از سنجه ها در صورتی که بتوانیم از UTM استفاده کنیم برای لینک های تلگرام، این است که بتوانیم تعداد کلیک های روی آن را بشماریم که بدانیم چند نفر روی آن کلیک کرده اند. پس در اینجا سنجه هم می تواند SEEN  باشد و هم می تواند کلیک باشد.

درصد یا نرخ بازگشت سرمایه یا ROI

زمانی که ما محتوایی را  می نویسیم و می خواهیم بدانیم که فروش ما در فروشگاه چقدر است. بنابراین اینجا سنجه ما تعداد سبد خریدی است که بسته می شود و یا ریالی است که در هفته یا روز جمع می شود و ما می توانیم آن را محاسبه کنیم که چقدر برای نوشتن آن مطلب، مقاله، ریپورتاژ و آگهی هزینه کردیم. یا حتی محتوا تبلیغ هم می تواند باشد. در واقع آن تبلیغات کلیکیمان هم یک شکلی از محتواست که مشخص می شود چند تا روی آن کلیک می شود، چند تا وارد سایت می شوند، چند تا اطلاعات می دهند و یا اگر احیانا فروشگاه باشد چند تا خرید اتفاق می افتد و در اینجاست که سنجه مشخص می شود.

ابزارهای سنجه چنین مشخص می شود

حال ابزارهای سنجه بدین گونه مشخص می شود. در اینجا به طور مثال اگر میزان فروش مسئله باشد، ابزار سنجش آن، آن لیست Administrator  و آن ریالی است که می دهد و یا اینترنت بانک فرد می باشد.

یا به طور مثال در اینستگرام سنجه می تواند احتمالا LIKE و یا VIEW باشد. در مورد درست یا غلط بود آن بحث های مختلفی وجود دارد که ما در اینجا این را بحث نمی کنیم.

برای ابزارهای کمکی و یا دشبوردهای مدیریتی برای این سنجه ها می توان به طور مثال در ایران ASEFY  و در خارج از ایران انواع و اقسام موبوگرام ها را داریم که سنجه های شبکه های اجنماعی را در یک جا جمع می کند و اطلاعاتی در حوزه این که کدام یک از پست های شما بیشتر دیده شد و کدام یک از پست های شما CONTENT  گذاشته شد که خود تعداد Content می تواند یک سنجه باشد. این ابزار ها، ابزارهای سنجش عملکرد محتوا می باشند.

از ابزارهای سنجش عملکرد محتوا می توان ASEFY  را نام برد که زیاد در حد راضی کنندگی نیست. از ابزارهای دیگری که می توان برای سنجش عملکرد محتوا از آن استفاده کرد Google Analytics است. الزاما تعداد بازدید در یک هفته اطلاعات خاصی را به شما ارئه نخواد داد و اعتقاد ما بر این است که عملکرد واقعی را سر سال تراز نامه ما نشان خواهد داد و یا عملکرد واقعی را سر سال حساب دار ما با لیست سود و زیان به ما ارائه خواهد کرد. اگر مورد به مورد بخواهید بررسی کنیم، ابزار های وجود دارند که می توان آن ها را بررسی کرد.

به طور مثال همین Google Analytics  که به آن اشاره کردیم، به ما می گوید که چند صفحه باز شده و می توانم برای آن GOAL تعریف کنم و ببینم چند نفر آن مسیری را که من می خواستم را طی کرده اند. مثالا یک  Landing Page درست می کنم و در آن جا چند گزینه می گذارم و گزینه ها را به صفحات بعدی وصل می کنم و بعد نگاه می کنم که چند در صد از مسیری که من تعریف کرده ام را رفته اند. بعد می سنجم که آیا این لندینگ پیج من با همین Google Analytics و Goal Setting درست عمل می کند و یا درست رفتار می کند و موتور تبدیل من آیا خروجی مناسبی دارد یا خیر و بعد می توانم آن را اصلاح کنم.